حافظ، شاعری اثرگذار بر فرهنگهای جهان
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۹۳۱۸۹
ایسنا/خراسان رضوی حافظ شاعری است که توانسته فراتر از مرزهای فرهنگ ایران، بر فرهنگهای دیگر ملل نیز اثر بگذارد.
حافظ بلبل عاشق نغمهخوان گلزار هستی ما، قرنهاست که در دلها و خانههای ما جا خوش کرده است و غم زدای پریشانیها و شوررسان شادیهای ماست. عشق و معشوق در اشعار و غزلیات حافظ به علت پیچیدگی و تنیدگی هر کسی را به تفکر و تدبر وا میدارد که حافظ کدام معشوق را جستوجو میکند و هدفش از این معشوق چیست؟ هر کس هم از ظن خود یار او شده و همراه حافظ در این بحر مواج و خون فشان نهاده تا کجا سربرآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساختار شعری حافظ و معشوقی که قصد به توصیف آن دارد از یک طرف و اندیشهای که وی گستراند، از طرفی دیگر باعث تاثیراتی گسترده در ساختار عرفانی فلسفی جهان شد و جهان را بیشتر با فرهنگ مشرقزمین آشنا کرد.
همه حافظپژوهان و شارحان از گذشته تا حال، تلاشهای فراوانی برای شرح و مضامین عاشقانه و نکتهیابی و موسیقی و زیباییهای ادبی و همچنین معنای ظاهری ابیات حافظ نمودهاند و هرکدام حافظ را با آیینه خود تماشا کرده و نامی به او دادهاند. در اینکه معشوق حافظ سیمای زمینی دارد یا آسمانی، اتفاق نظر ندارند. به نظر میرسد معشوق حافظ فراتر از مرزهای خاکی و زمینی است و آن نشانههایی که در مورد معشوق میدهد، نوری است که از چهره برافروخته معشوق واقعی به عاشقان میدهد تا آسانتر دلبر جانان خود را درک کنند.
در پژوهشی اشعار عرفانی حافظ با روش تحلیلی و استنتاجی مورد بررسی قرار گرفت، یافتههای این پژوهش نشان داد که ویژگیهای انسان و اهداف تربیتی حافظ با آموزههای اسلام انطباق دارد و حافظ با توجه به آن، اهداف عرفانی خود را تبیین کرده است. محورهای اساسی اندیشه حافظ خدا، عشق و انسان با واسطهگری شریعت الهی وعقل است.
در اندیشه حافظ انسان با نوشیدن شراب الهی به مستی ازلی میرسد و هوای نفس، انسان را از جایگاه خود دور میسازد؛ بنابراین انسان با خودشناسی، تهذیب نفس و شهود باطن، خداوند را نزدیکتر از همیشه احساس خواهد کرد؛ با پشتوانه اسلامی دیندار خواهد شد و با وحدتگری در همه ذرات هستی خدا را میبیند و به همین دلیل به همه چیز عشق میورزد. در نهایت انسان به عالیترین مدارج کمال خواهد رسید که دستیابی به جام جم است . در این حالت مظهز صفات الهی و خداگونه خواهد شد.
شعر حافظ از نظر جایگاه مکانی و زمانی در اوج هرم شعر فارسی جای دارد و او مفاهیم و مضامین پیشینیان است. این نکته به روشنی گستره مطالعاتی او را نشان میدهد. نگاهی که حافظ داشت و اندیشههای او که تاثیر عمیقی بر جهان گذاشت، موجب شد در سراسر جهان پیروان خاص خود ر پیدا کرد.
آلمانیها قبل از کشورهای دیگر اروپایی با حافظ آشنا شدند. آدام اولئاریوس، مترجم اولین هیاتی بود که از آلمان به ایران آمد. او در سفرنامهاش اطلاعاتی از ادبیات ایران به دست داد که سبب آشنایی شارل رویچکی با حافظ و ترجمه چند غزل از او به زبان لاتین و آلمانی گردید. اولین ترجمه کامل دیوان حافظ توسط فون هامر در سال ۱۸۱۲ به سرانجام رسید.
گوته از این ترجمه بهره برد و دیوان غربیشرقی خود را سرود. پس از او مترجمان دیگری چون روکرت، پلاتن، هلموت ریتز، دامر و... به ترجمه دیوان حافط پرداختند.
انگلیسیها نیز در قرن هجدهم با حافظ آشنا شدند. توماس هاید برای اولین بار غزل نخست حافظ را به لاتین ترجمه کرد. نخستین اروپایی که اشعار حافظ را به انگلیسی و فرانسوی برگرداند، ویلیام جونز بود. پس از او مترجمان بسیاری چون ریچاردسون، گرترود بل، نیکلسون و... نیز به این امر اهتمام ورزیدند.
فرانسویان دیرتر از کشورهای دیگر حافظ را شناختند. تاورنیه فرانسویی است که از محبوبیت حافظ در میان ایرانیان مطالبی ارائه داد. گرچه مترجمینی چون دوفرمری، نیکلا، دوویلر، آرتورگی و... تحت تاثیر حافظ قرار گرفتند ولی هیچکدام نتوانستند تمام اشعار حافظ را ترجمه کنند.
در آمریکا نیز شکلگیری مکتب تعالیگرایی، گرایش به ادبیات شرق را رواج داد. امرسون از بنیانگذاران این مکتب، نخستین بار اشعار حافظ را برای آمریکاییها ترجمه کرد.
رالف والدو امرسون، شاعر آمریکایی است که از اشعار حافظ بسیار تاثیر پذیرفت و این شباهت بین اشعار امرسون و حافظ، فراتر از اتفاق است. درواقع وامگیری امرسون از شعر حافظ به طور کامل آگاهانه و مستقیم است زیرا روشنگری و آزاداندیشی حافظ بر هسته شعر امرسون تاثیر گذاشت و امرسون را بر آن داشت تا بعضی اشعار حافظ را تحت عنوان شعر حافظ به انگلیسی ترجمه کند.
شاعری چون امرسون در حافظ غوطهور شد؛ عاشق و دلباخته حافظ شد و بارها و بارها اذعان کرد که دوست دارد همانند حافظ باشد و همانند او شعر بسراید. تاثیرپذیری امرسون از حافظ به بسیاری دیگر از شاعران آمریکایی بسط داده شد و این امر باعث شد این شاعران با نشان دادن فرهنگ غنی دیگری، از کمبودها و خودباوریهای بیمحتوای طبقه فرهنگزده آمریکا انتقاد کند.
برای آندره ژید نیز حافظ نمونه کامل هنرمندی بود که میتوانست سرمشق قرار گیرد. ژید مانند حافظ میخواست به اوج وارستگی برسد و میل داشت تا مائدههای زمینی مانند دیوان حافظ، رساله وارستگی بهشمار آید. این نویسنده فرانسوی با حافط همآواز میشود و «رند» حافظ را که انسان برتر و کامل است و در ظاهر متناقض و در باطن متعادل است و اهل هیچ افراط و تفریطی نیست را برای خود در «منالک» به تصویر میکشید.
شاعران روسی نیز به اشعار حافظ شیرازی گرایش داشتند. شاعران روسی از میان شاعران مشرق زمین به حضرت حافظ توجه ویژهای داشته و کلام خواجه شیرازی در جامعه ادبی روسیه از جایگاهی باارزش برخوردار است. برخی از شاعران روسی مستقیما در اشعار خود از حافظ نام بردهاند و تعدادی نیز در وصف او و اندیشههای عرفانی فلسفی و اخلاقیتش شعر سرودند.
انجمن مریدان حافظ که در سن پیترزبورگ توسط شاعر غزلسرای روسی، ویچیسلاف ایوانف و میخائیل کوزمین، تاسیس شد و به خیمه حافظ معروف شد، یکی از انجمنهای پیروی اندیشه حافظ بود که هدف آن شناخت حافظ و ترویج اندیشههای عرفانی بوده است.
منابع:
یحیی پور, کریمی مطهر, جان اله, روداکووا, & سوتلانا. (۲۰۱۸). جایگاه غزل و عرفان خواجه حافظ شیرازی در اشعار روسی. عرفان اسلامی, ۱۴(۵۵), ۱۳-۲۹.
کوهشاهی روح اله روزبه. رالف والدو امرسون و الهام از حافظ.
پاکدل, مسعود, & بهرامی. (۲۰۱۶). نقش ویژگیهای ظاهری معشوق در تبیین مقاصد عرفانی حافظ. عرفان اسلامی, ۱۲(۴۸).
فارسیان محمدرضا, ولیان فهیمه, & کاظمی غلامرضا. تجلی رند حافظ در آثار آندره ژید.
آذر, & برزگر. تأثیرپذیری ادبیات اروپا و آمریکا از حافظ. تحقیقات تمثیلی در زبان و ادبیات فارسی, ۲(۴), ۱۷-۵۴.
مددی ماهانی محمدرضا, علوی سیدحمیدرضا, صرفی محمدرضا, & یاری دهنوی مراد. انسان شناسی حافظ و دلالت های آن در تربیت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری حافظ شعر ادبيات اشعار حافظ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۹۳۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/